کد مطلب:166203 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:225

دستگیری و شهادت قیس بن مسهر صیداوی
37) ابومخنف گفت: محمد بن قیس نقل كرد: وقتی حسین (ع) به حاجر از سرزمین الرمة رسید، قیس بن مسهر صیداوی را همراه با نامه ای به سوی مردم كوفه فرستاد كه در آن نوشته بود:

بسم اللَّه الرحمن الرحیم. از حسین بن علی به برادران مؤمن و مسلمانش، سلام علیكم.

من با شما خدا را كه جز او خدایی نیست، ستایش می كنم. اما بعد نامه ی مسلم بت عقیل را دریافت كردم كه در آن از حسن انتخاب، اتحاد شما برای یاری ما و گرفتن حقمان خبر داده بود. از خدا می خواهم كه كار ما را ختم به خیر گرداند و به شما پاداش فراوان عطا كند من روز سه شنبه، هشتم ذیحجه یعنی روز ترویه به سوی شما براه افتاده ام هنگامی كه فرستاده ام بر شما وارد شد خود را آماده كرده و مستحكم باشید. من انشاءاللَّه در این روزها نزد شما می آیم. والسلام علیكم و رحمةاللَّه.

مسلم بن عقیل بیست و هفت شب قبل از اینكه كشته شود به حسین (ع) چنین نوشته بود: حقّا كه جلودار به یارانش دروغ نمی گوید، همه ی مردم كوفه با تو هستند هنگامی كه نامه ام را خواندی به سوی كوفه بیا. والسلام علیك.

راوی گفت: حسین (ع) با كودكان و زنان خویش به راه افتاد و قیس بن مسهر صیداوی با نامه او به سوی كوفه رهسپار شد و به قادسیه رسید. حصین بن تمیم او را دستگیر و نزد ابن زیاد فرستاد. عبیداللَّه به قیس گفت: به بالای قصر برو و دروغگو پسر دروغگو


(حسین (ع)) را دشنام بده. قیس بالای قصر رفت و گفت: ای مردم بدرستی كه حسین بن علی بهترین مخلوق خدا و پسر فاطمه دختر رسول اوست و من فرستاده ی او به سوی شما هستم ورد منزل حاجر از او جدا شده ام پس دعوتش را اجابت كنید. سپس عبیداللَّه بن زیاد و پدرش را لعنت كرد و برای علی بن ابی طالب طلب مغفرت نمود.

راوی گفت: عبیداللَّه دستور داد او را از بالای قصر به پائین بیندازند و چنین كردند او در گذشت.

حسین (ع) در راه كوفه به آبی رسید. عبداللَّه بن مطیع عدوی آنجا بود و هنگامی كه حسین را دید برخاست و گفت: پدر و مادرم فدای تو باد ای پسر رسول خدا! چرا آمده ای؟ بعد او را در مكانی اسكان داد. حسین (ع) به او گفت: خبر مرگ معاویه حتماً به تو رسیده است؛ اهالی عراق به من نامه نوشته و مرا نزد خویش دعوت كرده اند. عبداللَّه بن مطیع گفت: ای پسر رسول خدا، برای خدا متذكر می شوم كه مگذار هتك حرمت اسلام شود. ترا به خدا حرمت رسول او (ص) و عرب را نگهدار! به خدا قسم اگر آنچه را كه در دست بنی امیه است (حكومت و خلافت) آرزو كنی قطعاً ترا خواهند كشت و پس از كشتن تو بی مهابا بر همه خواهند تاخت. به خدا قسم با كشته شدن تو حرمت اسلام، قریش و عرب می شكند، چنین نكن و به كوفه نرو و بر بنی امیه متعرض نشو. راوی گفت: حسین به این سخنان اعتنا نكرد و به راه خویش ادامه داد و در منطقه ای بعد از منزل زرود به آب رسید.